یا پاره کن یا پاره شو
قانون جنگل؟ نه از جنگل حرف نمی زنم. این قانون زندگی منه
دوبار در شرف اثبات خوب بودنم پاره شدم. نه اینکه فقط همین دو بار بوده باشهها نه این دوتا شد پایه و مبنای جنگل زندگی من
من خوب بودم ، میگم بودم چون خوب من همون اولهای راه مرد، کشته شد نه ، پاره شد
چون خوب دیگه یعنی پاره....یا پاره کن یا پاره شو
پرده اول
یه دختر ۷ ساله که سر امتحان نقاشی ثلث دوم مریض شد. یه معلم با تجربه و گل که به مادر اون دختر گفت دختر شما می تونه توی خونه یه نقاشی بکشه و به عنوان امتحان بیاره مدرسه. مادر مهربونی که دست دخترش رو گرفت برد سر خیابون از اون مغازه عزیزی که توش همه چیز از دکمه و نخ سوزن گرفته تا مدل نقاشی پیدا می شد برای دختر گلش یه مدل نقاشی خرید. اون دختر ۷ ساله که از همون موقع بیشتر یه مهندس بود تا یه هنرمند هندسی ترین شکل اون مدل رو انتخاب کرد که یه خونه بزرگ بود با کلی جزییات ریز که خیلی قشنگش می کرد و با یه خط کش سانت به سانت او نقاشی رو کشید درست مثل مدل مو به مو با همه جزییات
وقتی با افتخار و خوشحالی تموم روز بعد نقاشی رو به مدرسه برد تا خوب خودش رو زندگی کنه متهم شد به تقلب. همون معلم گل اون همه دقت و ضرافت رو باور نکرد ، نقاشی رو برگردوند به صفحه پشت اشاره کرد و گفت اگر راست می گی دوباره بکش. اصل مدل در خانه بود.
چشمهای اشک آلود و دست لرزونی که خط به خط نقاشی رو دوباره کشیدند تا ثابت کنن که یک خوب واقعی هستن نه تقلبی و ذهن کودک خلاقی که چون مجبور بود هر بار نقاشی اش رو بر گردونه به مدل نگاه کنه اندازه بگیره و بکشه نا خود آگاه قرینه مدل اصلی رو به تصویر کشید. معلم خیلی باهوش و با تجربه خیلی سریع قرینه بودن نقاشی رو تشخیص داد و مطمعن از اینکه نقاشی دوم هم تقلبی بوده و از روی خطوط پیدای نقاشی اول کشیده شده چون برای دومین بار به زرنگیش توهین شده بود به سرعت نقاشی رو با یه داد بلند از وسط پاره کرد
فریاد وقضاوت عجولانه ای که خیلی سریع خطا بودنش ثابت شد، هیچ کدوم از اون خطها روی هم نبودند. اون معلم گل چون خیلی گل و با تجربه بود اشکهای دخترک رو پاک کرد بهش یه کاغذ سفید دیگه داد و بهش گفت که نگران نباشه هر نقاشیی که این بار بکشه نمره خوبی خواهد گرفت. اون معلم خوب و با تجربه حتی مادر دختر رو به مدرسه دعوت کرد موضوع رو براش توضیح داد و ازش معذرت خواست
نمره نقاشی ثلث دوم دخترک ۲۰ شد ولی دیگه دیر بود......یا پاره کن یا پاره شو
پرده دوم
کلاس دوم . امتحان علوم
یه دفتر ۴۰ برگ که توش همه سؤالهای کتاب علوم با مداد قرمز نوشته شدن و همه جوابها با مداد سیاه ، چون معلم عزیز این طور خواسته بود
دخترک خوشحالی که وقت بهش می گن فردا امتحان داری برو درس بخون میره دفتر ۴۰ برگ رو میاره با افتخار جلوی پدر میذاره و میگه هر سؤالی دوست دارید بپرسید
شاید پدر احساس میکنه از طرف دختر نیم وجبی خودش دعوت به دوؤل شده، یا چهارچوبهای تنگ خودش جایی برای مداد قرمز نداره یا شاید ان هم پاره شده بوده......چوی نگاه به نوشتههای قرمز دفتر چهل برگ که تو بعضی صفحه ها با عجله و بی میلی یه دختر ۸ ساله که خیلی کارهای بهتر از مشق کردن سؤالهای علوم داره به شکل خرچنگ و غورباقه نوشته شده بودند همانا و انفجار کوه آتشفشان خشم پدر همانا
دخترک دوباره پاره شد بدون حق اعتراض...یا پاره کن یا پاره شو
پرده سوم
۲۳ سال بعد دخترک تنها تو یه اتاق نشسته و برای اینکه پرده ای به جر و واجرهای وجودش بکشه در حال جر دادن و پاره کردن سوژههای مختلف تو ذهن خودشه... اما این فقط به گفتگوهای درونی و سناریوهای ذهنی خطم نمیشه فردا صبح که از این در بیرون بره در دنیای واقعی هم پاره خواهد کرد و پاره خواهد شد شک نکنید
قانون جنگل؟ نه از جنگل حرف نمی زنم. این قانون زندگی منه
دوبار در شرف اثبات خوب بودنم پاره شدم. نه اینکه فقط همین دو بار بوده باشهها نه این دوتا شد پایه و مبنای جنگل زندگی من
من خوب بودم ، میگم بودم چون خوب من همون اولهای راه مرد، کشته شد نه ، پاره شد
چون خوب دیگه یعنی پاره....یا پاره کن یا پاره شو
پرده اول
یه دختر ۷ ساله که سر امتحان نقاشی ثلث دوم مریض شد. یه معلم با تجربه و گل که به مادر اون دختر گفت دختر شما می تونه توی خونه یه نقاشی بکشه و به عنوان امتحان بیاره مدرسه. مادر مهربونی که دست دخترش رو گرفت برد سر خیابون از اون مغازه عزیزی که توش همه چیز از دکمه و نخ سوزن گرفته تا مدل نقاشی پیدا می شد برای دختر گلش یه مدل نقاشی خرید. اون دختر ۷ ساله که از همون موقع بیشتر یه مهندس بود تا یه هنرمند هندسی ترین شکل اون مدل رو انتخاب کرد که یه خونه بزرگ بود با کلی جزییات ریز که خیلی قشنگش می کرد و با یه خط کش سانت به سانت او نقاشی رو کشید درست مثل مدل مو به مو با همه جزییات
وقتی با افتخار و خوشحالی تموم روز بعد نقاشی رو به مدرسه برد تا خوب خودش رو زندگی کنه متهم شد به تقلب. همون معلم گل اون همه دقت و ضرافت رو باور نکرد ، نقاشی رو برگردوند به صفحه پشت اشاره کرد و گفت اگر راست می گی دوباره بکش. اصل مدل در خانه بود.
چشمهای اشک آلود و دست لرزونی که خط به خط نقاشی رو دوباره کشیدند تا ثابت کنن که یک خوب واقعی هستن نه تقلبی و ذهن کودک خلاقی که چون مجبور بود هر بار نقاشی اش رو بر گردونه به مدل نگاه کنه اندازه بگیره و بکشه نا خود آگاه قرینه مدل اصلی رو به تصویر کشید. معلم خیلی باهوش و با تجربه خیلی سریع قرینه بودن نقاشی رو تشخیص داد و مطمعن از اینکه نقاشی دوم هم تقلبی بوده و از روی خطوط پیدای نقاشی اول کشیده شده چون برای دومین بار به زرنگیش توهین شده بود به سرعت نقاشی رو با یه داد بلند از وسط پاره کرد
فریاد وقضاوت عجولانه ای که خیلی سریع خطا بودنش ثابت شد، هیچ کدوم از اون خطها روی هم نبودند. اون معلم گل چون خیلی گل و با تجربه بود اشکهای دخترک رو پاک کرد بهش یه کاغذ سفید دیگه داد و بهش گفت که نگران نباشه هر نقاشیی که این بار بکشه نمره خوبی خواهد گرفت. اون معلم خوب و با تجربه حتی مادر دختر رو به مدرسه دعوت کرد موضوع رو براش توضیح داد و ازش معذرت خواست
نمره نقاشی ثلث دوم دخترک ۲۰ شد ولی دیگه دیر بود......یا پاره کن یا پاره شو
پرده دوم
کلاس دوم . امتحان علوم
یه دفتر ۴۰ برگ که توش همه سؤالهای کتاب علوم با مداد قرمز نوشته شدن و همه جوابها با مداد سیاه ، چون معلم عزیز این طور خواسته بود
دخترک خوشحالی که وقت بهش می گن فردا امتحان داری برو درس بخون میره دفتر ۴۰ برگ رو میاره با افتخار جلوی پدر میذاره و میگه هر سؤالی دوست دارید بپرسید
شاید پدر احساس میکنه از طرف دختر نیم وجبی خودش دعوت به دوؤل شده، یا چهارچوبهای تنگ خودش جایی برای مداد قرمز نداره یا شاید ان هم پاره شده بوده......چوی نگاه به نوشتههای قرمز دفتر چهل برگ که تو بعضی صفحه ها با عجله و بی میلی یه دختر ۸ ساله که خیلی کارهای بهتر از مشق کردن سؤالهای علوم داره به شکل خرچنگ و غورباقه نوشته شده بودند همانا و انفجار کوه آتشفشان خشم پدر همانا
دخترک دوباره پاره شد بدون حق اعتراض...یا پاره کن یا پاره شو
پرده سوم
۲۳ سال بعد دخترک تنها تو یه اتاق نشسته و برای اینکه پرده ای به جر و واجرهای وجودش بکشه در حال جر دادن و پاره کردن سوژههای مختلف تو ذهن خودشه... اما این فقط به گفتگوهای درونی و سناریوهای ذهنی خطم نمیشه فردا صبح که از این در بیرون بره در دنیای واقعی هم پاره خواهد کرد و پاره خواهد شد شک نکنید
No comments:
Post a Comment